پاورپوینت و اسلاید درباره 14 معصوم (پاورپوینت قصه معصومین)
قیمت: 15000 تومان
بخشی از متن:
این پاورپوینت مخصوص کودکان و نوجوانان می باشد و دارای داستانهای آموزنده و مشخصات معصومین می باشد
این پاورپوینت درباره آشنایی با معصومین میباشد همراه با جملات آموزنده از معصومین
تعداد صفحه 121 اسلاید
شامل دو فایل یکی با فرمت pdf و یک فایل با فرمت pptx
فرمت فایل :pptx , pdf
قسمتهایی از پاورپوینت :
معصوم اول
"پیامبر اسلام "صلی الله علیه و آله "
نام : محمّد ، احمد " صلی الله علیه و آله "
لقب : رسول الله
پدر : عبدالله
مادر : آمنه
تولد : 17 ربیع الاول عام الفیل
محل تولد : مکّه
مدت نبوت : 23 سال
شهادت : 28 صفر سال 11 هجری
مدت عمر : 63 سال
مرقد مطهر : مدینه
کودک رلستگو :
همه ساله بسیاری از مردم عربستان و سرزمین های دیگر به مکه میآمدند تا کعبه را زیارت کنند . با آنکه دین اسلام هنوز ظهور نکرده بود ، ولی همه ی دین ها به کعبه احترام میگذاشتند . بعضی وقت ها شهر مکه آن قدر شلوغ می شد که دیدنی بود و گاهی هم اتفاقات جالبی میافتاد .
در آن سال ها که محمد ، در خانه ی پدر بزرگ مهربانش که بزرگ مکه بود ، زندگی می کرد ، یکی از آن حادثه های جالب اتفاق افتاد . عبدالمطلب و چند نفر دیگر از بزرگان مکّه کنار خانه ی کعبه نشسته بودند که مرد عربی به آنجا آمد وسراغ عبدالمطلب را گرفت .
مرد عرب با چهره ای غمگین گفت : « سلام بر تو ای عبدالمطلب ! من مردی غریبم و از راه دوری زیارت کعبه آمده ام ، ولی همین روز اوّل ، کیسه ی پولم را گم کرده ام . شاید هم کسی آن را دزدیده باشد . این پولها خرج سفرم بود . اگر آنها را پیدا نکنم ، چطور به شهر و خانه ی خود برگردم ؟ شما که بزرگ مکه هستید ، بگویید چه کنم ؟ »
عبدالمطلب با صدای آرامی گفت : « بگو ببینم ، کیسه ی پولت چطوری بود ؟ چه نشانه هایی داشت ؟ چقدر پول در آن بود ؟ »
مرد عرب گفت : « پول هایم داخل کیسه ی کوچک و زرد رنگی بود . درِ کیسه را با نخ سیاهی بسته بودم و هفتاد سکه ی طلا و مقداری هم پول نقره در آن بود . »
- یادت هست پولت را کجا گم کرده ای ؟
- برایتان می گویم ، اما حالا دهانم از تشنگی خشک شده ، کاش مقداری آب بود تا گلویم را با آن تازه می کردم .
محمّد ، نوه ی کوچک عبدالمطلب که کنار پدر بزرگش نشسته بود ، بلند شد و به طرف چاه زمزم دوید و با ظرفی از آب خنک برگشت و آن را به دست مرد عرب داد .
مرد با لبخـند نگاهی به چهره ی دلربای محمد انداخت . همان طور که ظرف آب خنک را می گرفت ، گفت : « بَه بَه ! چه پسر زیبایی ! زنده باشی پسر جان » و آب را سر کشید .
بعد در حالی که ظرف آب را روی زمین می گذاشت ، گفت : « وقتی وارد شهر مکه شدم ، کیسه ی پول در جیبم بود . دیشب هم که خوابیدم کیسه پول پیشم بود ، اما صبح وقتی بلند شدم و به بازار رفتم ، متوجه شدم که کیسه ی پولم نیست . »و...
جملاتی آموزنده از پیامبر اسلام " صلی الله علیه و آله :
- نیمی از دین ، خوش اخلاقی است .
- کودکان را دوست بدارید و با آنان مهربان باشید .
- با هدیه دادن دوستی ها را زنده کنید .
...........................................................
معصوم دوم
حضرت فاطمه زهرا "سلام الله علیها "
نام : فاطمه " سلام الله علیها "
لقب : زهرا
پدر : محمّد " ص "
مادر : خدیجه " س "
تولد : 20 جمادی الثانی سال 5 بعثت
محل تولد : مکه
مدت عمر : 18 سال
شهادت : 13 جمادی الاول یا 3 جمادی الثانی سال 11 هجری
مرقد مطهر : مدینه
داستان گردن بند با برکت :
مسجد پیامبر شلوغ بود. تازه نماز تمام شده بود. پیرمردی لاغر و ناتوان که از لباس پاره اش معلوم بود فقیر است، بلند شد و گفت: « ای محمد! گرسنه ام، غذایی به من بده! برهنه ام، لباسی بر تنم بپوشان! فقیرم، مرا بی نیاز گردان! »
همه به او نگاه کردند. به تازگی مسلمان شده بود. بیچاره سه روزی می شد که غیر از چند دانه خرمای خشک، چیزی نخورده بود.
سکوت مسجد را فرا گرفت. همه می دانستند که وضع زندگی پیامبر چندان خوب نیست. در آن زمان کمتر مسلمانی بود که در آسایش باشد. پیامبر مکثی کرد و با مهربانی گفت: « من چیزی ندارم که به تو بدهم، البته برخیز و به خانه ی کسی برو که خدا و پیامبرش را دوست دارد . خدا و پیامبر هم او را دوست دارند. »
پیامبر که ساکت شدند، جمعیت را همهمه ای فرا گرفت. پیرمرد تازه مسلمان شده فکری کرد: « یعنی بین این مردم چه کسی این مقام عالی را که پیامبر فرمودند، دارد؟
و...
جملاتی آموزنده از حضرت فاطمه ی زهرا " سلام الله علیها "
- نیکی به پدر و مادر، خشم الهی را باز می دارد.
- شیعیان ما از بهترین افراد بهشت هستند.
- بهترین زنان کسانی هستند که مردان نامحرم را نبینند و مردها هم آنان را نبینند.
و...........